بهترین نکات روانشناسی

گلچینی از بهترین نکات روانشناسی از سایت های معتبری مانند انجمن روانشناسی ایران ،روانشناسی همراز سلام.نی نی سایت و..

بهترین نکات روانشناسی

گلچینی از بهترین نکات روانشناسی از سایت های معتبری مانند انجمن روانشناسی ایران ،روانشناسی همراز سلام.نی نی سایت و..

گلچینی از بهترین نکات روانشناسی از سایت های معتبری مانند انجمن روانشناسی ایران ،روانشناسی همراز سلام.نی نی سایت و..

  • ۰
  • ۰

         قلمروها و حریم های انسان

نویسنده: سحر صباح تاریخ: 1396/2/19 دسته بندی: روانشناسی عمومی


هزاران کتاب و مقاله در زمینه ادعای مالکیت و دفاع از قلمروها توسط حیوانات، پرندگان، ماهیان و نخستیان نوشته شده اما تنها در سال های اخیر کشف شده که انسان نیز از قلمروی برخوردار است. با علم به این حقیقت و درک اثرات آن، نه تنها می توان شناخت وسیعی از رفتار خود و دیگران کسب کرد، بلکه عکس العمل های دیگران را نیز می توان پیش بینی نمود. انسان شناس آمریکایی ادوارد تی هال، یکی از پیشگامان مطالعه مکانی انسان، در دهه 1960 واژه proxemics  برگرفته از کلمه "نزدیکی" را ابداع کرد. تحقیقات وی در این زمینه موجب درک جدیدی از ارتباطات ما با سایر همنوعان خود گشته است.  

هر کشور یک قلمرو است که مالکیت آن توسط مرزهای کاملا مشخص تعیین شده و گاهی توسط نگهبانان مسلح، حمایت و محافظت می شود. در داخل هر کشور، معمولا قلمروهای کوچکتری به شکل ایالت یا استان وجود دارد. داخل این ها، قلمروهای کوچکتری به نام شهر و داخل شهرها، روستاها وجود دارند که داخل هریک تعداد زیادی خیابان دیده

می شود که خود نشانگر یک محدوده بسته برای افرادی است که ساکن آنجا هستند. بین ساکنین هر ناحیه یا قلمرو، یک وفاداری و اتحاد ضمنی وجود دارد که برای محافظت از آن حتی دیده شده که به وحشیگری و کشتار رو می آورند.

یک قلمرو، منطقه یا فضایی است که انسان از آن خود و به مثابه امتدادی از بدنش می داند.

هر شخص دارای قلمرو خاص خود است که شامل منطقه پیرامون متعلقات اوست مانند خانه اش که اطرافش توسط نرده یا حصار بسته شده، داخل اتومبیل، اتاق خوابش، صندلی شخصی اش و همانگونه که دکتر هال کشف کرد حجم مشخصی از هوا که اطراف بدنش را فرا گرفته است. این مقاله عمدتا به تاثیرات و درگیری های مربوط به این قلمرو و عکس العمل مردم هنگام تصرف آن می پردازد. 


حریم

اکثر حیوانات فضای خاصی از پیرامون بدن خود را فضای شخصی و حریم خود می پندارند. وسعت این فضا عمدتا بستگی به تراکم محیطی که حیوان در آن رشد کرده دارد. شیری که در نقاط دورافتاده آفریقا بزرگ شده، احتمالا حریمی به شعاع 50 کیلومتر یا بیشتر دارد که بسته به تراکم جمعیت شیرها در آن منطقه است و حریم خود را با ادرار و مدفوعش علامت گذاری می کند. اما شیری که با شیرهای دیگر در اسارت بزرگ شده، شاید حریمی چند متری داشته باشد که محصول تاثیر مستقیم شرایط متراکم است.  

همانند سایر حیوانات، انسان فضای شخصی و متحرک خود را دارد. به عبارت دیگر "حباب هوایی" با خود حمل می کند و اندازه آن بستگی به تراکم جمعیت محلی دارد که در آن بزرگ شده است. بنابراین این حریم شخصی وابسته به عوامل فرهنگی است، درحالی که بعضی از فرهنگ ها مانند ژاپنی ها، عادت به ازدحام دارند. سایرین" فضاهای باز و وسیع" را ترجیح می دهند و دوست دارند فاصله خود را حفظ کنند. البته تاکید ما عمدتا بر رفتار مردمی است که در غرب بزرگ شده اند. وضعیت کنونی نیز می تواند بر فاصله ای که یک شخص در برابر دیگران حفظ می کند (در آن فاصله می ایستد) تاثیر بگذارد که این نکته در مقالات بعدی مطرح خواد شد.  

محدوده حریم

شعاع حباب هوایی که پیرامون افراد معمولی سفید پوست که در استرالیا، زلاندنو، انگلیس، آمریکای شمالی و کانادا زندگی می کنند، عموما یکسان است.

1) حریم صمیمی یا خصوصی (بین 15 تا 45 سانتی متر). در میان همه حریم ها و شعاع آن ها، این حریم از اهمیتی خاص برخوردار است، زیرا انسان آن را شخصی و متعلق به خود می داند و از آن دفاع می کند. تنها اشخاصی که از نظر عاطفی بسیار نزدیک به آدم هستند، اجازه ورود به این محدوده را دارند که شامل عشاق، والدین، همسر، دوستان بسیار نزدیک، کودکان و اقوام می شود. در اینجا زیر محدوده ای نیز وجود دارد که شعان آن 15 سانتی متر از بدن است و فقط در تماس فیزیکی قابل دسترسی است. این محدوده، حریم بسته خصوصی است.

2) حریم شخصی (بین 46 سانتی متر تا 1/2 متر). این فاصله ای است که در مهمانی ها و محافل اجتماعی و همایش های دوستانه حفظ می کنیم.

3) حریم اجتماعی (بین 1/2 متر تا 3/6). در مقابل اشخاص غریبه، لوله کش یا نجاری که در خانه مشغول تعمیرات است، پستچی، فروشنده محل، کارمند جدید در محل کار و اشخاصی که آشنایی کمتری با آن ها داریم، چنین فاصله ای را حفظ 
می کنیم.

4) حریم عمومی (بیش از 3/6 متر). هنگامی که مخاطب ما یک گروه بزرگ است، این فاصله ای است که برای راحت بودن انتخاب و حفظ می کنیم.

بهره گیری عملی از اندازه حریم ها

یک شخص معمولا به یکی از دو صورت وارد حریم صمیمی یا (خصوصی) ما می شود.

صورت اول اینکه یک خویشاوند یا دوست نزدیک است یا ما را دعوت به رابطه جنسی می کند. دوم اینکه متجاوز شخصی غیر از دوستان است و احتمالا مقصودی خصمانه دارد و یا درصدد حمله به ما است. با اینکه ما معمولا افراد غریبه را که وارد حریم اجتماعی یا شخصی ما می شوند را تحمل می کنیم ولی ورود یک غریبه به داخل حریم صمیمی (خصوصی) ما موجب تغییرات فیزیولوژیکی در بدنمان می گردد.تپش قلب ما سرعت می گیرد، آدرنالین به سمت خون سرازیر می شود و جریان خون به داخل مغز و عضلات شدت می گیرد تا از نظر جنسی ما را آماده مبارزه یا فرار نماید. این بدان معنی است که وقتی دست خود را، دوستانه بر روی یا دور بدن شخصی که تازه با وی آشنا شده اید، قرار می دهید شاید موجب پدید آمدن یک احساس منفی در آن شخص شوید،کمااینکه آن شخص برای اجتناب از آزردن شما شاید لبخند بزند و به ظاهر خود را خوشنود نشان بدهد.  

اگر مایلید مردم در حضور شما احساس ناراحتی نکنند، قانون طلایی "حفظ فاصله" را رعایت کنید. هر قدر که ارتباط ما با سایر مردم صمیمی تر باشد، اجازه نزدیک شدن به حریم آن ها را خواهیم داشت. به عنوان مثال یک کارمند جدید شاید در ابتدا احساس کند که سایر کارکنان رفتار سردی نسبت به او دارند، اما آن ها او را در حریم اجتماعی خود نگه
می دارند تا آشنایی بیشتری کسب کنند. با حصول این آشنایی، فاصله بین او و آن ها کمتر می شود تا بالاخره به او اجازه ورود به حریم شخصی و در بعضی موارد، حریم صمیمی نیز داده می شود. فاصله بین کمر دو نفر در حین بوسیدن
یکدیگر، میزان ارتباط آن ها را نشان می دهد. عشاق بدن خود را محکم به هم می چسبانند و به محدوده بسیار صمیمی یکدیگر گام می گذارند. این متفاوت با بوسه ای است که یک غریبه در شب سال نو به شما می دهد. طرف مقابل کمر خود را حداقل 15 سانتی متر دورتر از شما نگه می دارد.

یکی از استثناها در قانون فاصله/ صمیمیت زمانی است که فاصله فیزیکی براساس موقعیت اجتماعی یک فرد تعیین شده باشد. به عنوان مثال مدیرعامل یک شرکت شاید در اواخر هفته (تعطیلات) با یکی از زیردستان خود به عنوان دوست به ماهیگیری برود و در این زمان شاید هریک به داخل حریم شخصی یا صمیمی دیگری نفوذ نماید. البته در دفتر کار، مدیرعامل، دوست ماهیگیر خود را در یک فاصله اجتماعی نگه می دارد تا از قوانین غیرمکتوب سلسله مراتب پیروی کند.

حضور در اماکن پرازدحام مانند کنسرت ها، سینماها، آسانسور، قطار یا اتوبوس موجب تجاوز اجتناب ناپذیر به حریم صمیمی سایرین می شود و مشاهده عکس العمل های مردم نسبت به این تجاوز جالب است. فهرستی از قوانین
غیر مکتوب وجود دارد که غریبه ها هنگام رویارویی با شرایط پرازدحام مانند آسانسور شلوغ یا وسیله نقلیه، اکیدا از آن پیروی می کنند که شامل موارد زیر می شود:

1) اجازه صحبت کردن با شخصی را ند ارید و این شامل آشنایان نیز می شود.

2) در تمام مدت، از خیره شدن در چشم دیگران باید اجتناب کنید.

3) باید چهره خود را ثابت نگه دارید و هیچگونه احساساتی نباید نمایان شود.

4) چنانچه کتاب یا روزنامه ای پیش رو دارید باید به ظاهر عمیقا مجذوب آن شوید.

5) هرچه ازدحام یشتر باشد، میزان حرکات بدن شما باید کمتر باشد.

6) در آسانسورها ناگزیر به تماشا کردن شماره های طبقات در بالای سر خود هستید.

اغلب شنیده ایم که هنگام صحبت از افرادی که در ساعات شلوغ با وسیله نقلیه عمومی به سر کار می روند، از آنان با عناوینی چون "غمگین" و "ناراحت" و "نومید" یاد می شود.

این برچسب ها به علت چهره خالی و بدون احساس مسافران مورد استفاده قرار می گیرد.

اما این برآورد غلط از سوی بیننده است. در واقع، چیزی که بیننده مشاهده می کند گروهی از مردم هستند که از قوانین مربوط به تجاوز اجتناب ناپذیر به حریم صمیمی افراد دریک مکان عمومی شلوغ پیروی می کنند.

اگر شک دارید، دفعه بعد که تنها به یک سینمای شلوغ می روید به رفتار خود توجه کند. همانطور که کنترل چی شما را به سمت صندلی تان که در میان چهره های ناآشناست راهنمایی می کند توجه کنید که چگونه مانند یک آدم ماشینی برنامه ریزی شده، شروع بع پیروی از قوانین غیرمکتوب رفتار در مکان های عمومی می نمایید. درحالیکه برای دستیابی به دسته صندلی با شخص ناشناس کنار خود مبارزه می کنید، کم کم متوجه می شوید که چرا کسانی که تنها به سینماهای شلوغ می روند، اغلب پس از خاموش شدن چراغ ها و شروع فیلم، وارد سالن سینما می شوند. ما چه در یک آسانسور شلوغ، سینما یا اتوبوس باشیم افراد اطرافمان تبدیل به "غیرانسان ها" می شوند. به عبارت دیگر، آن ها در نظر ما وجود ندارد و چنانچه شخصی سهوا به محدوده صمیمی ما تجاوز کند رفتاری حاکی از حمله به وی از خود بروز
نمی دهیم.  یک گروه تظاهرکنندگان عصبانی که برای هدف مشترکی در مبارزه هستند، عکس العملی مشابه افراد تکی که به حریم آن ها تجاوز شده ندارند. در واقع در مورد آن ها وضعیتی کاملا متفاوت روی می دهد. درحالیکه تراکم جمعیت رو به فزونی می گذارد، هر فرد از فضای شخصی کمتری برخوردار می شود و رفتاری غیر دوستانه از خود نشان می دهد.

از همین رو هرچه تعداد تظاهرکنندگان افزایش می یابد، آن ها عصبانی تر و زشت تر می شوند و حتی احتمال زد و خورد افزایش می یابد. این اصل توسط پلیس که سعی در پراکنده ساختن جمعیت دارد مورد استفاده قرا می گیرد تا هر فرد بتواند فضای شخصی خود را مجددا به دست آورد و در نتیجه آرام تر شود.  

در سال های اخیر دولت و شهرسازان به تاثیر پروژه های مسکن با تراکم بالا بر روی مردمی که از حریم شخصی خود محروم می شوند، اعتقاد پیدا کرده اند.

پیامدهای زندگی با تراکم بالا و ازدحام بیش از حد در پژوهشی که اخیرا روی جمعیت آهوهای جزیره جیمز (جزیره ای در 2 کیلومتری ساحل مری لند) مشاهده می گردد. بسیاری از آهوها در شرف مرگ بودند و این درحالی بود که در آن زمان غذا به وفور یافت می شد، شکارچی مشاهده نمی شد و نشانه ای از وجود بیماری نبود. مطالعات مشابهی درباره
خرگوش ها در سال های قبل، روند مشابهی را نمایان ساخته بود و تحقیقات بعدی نشان داده بود که آهوها بر اثر فعالیت بیش از حد غده های آدرنال جان خود را از دست می دادند و این عارضه ناشی از محروم شدن از حریم شخصی به خاطر افزایش جمعیت بود. غده های آدرنال نقش مهمی در کنترل رشد و تولید مثل و میزان عملمرد دفاعی بدن دارند، بنابراین ازدحام بیش از حد جمعیت موجب عکس العمل فیزیولوژیکی شده بود؛ سایر عوامل مانند گرسنگی و شکار و بیماری هیچ نقشی نداشتند.  

با توجه به این تحقیق به راحتی می توان فهمید که چرا مناطقی که از بالاترین تراکم جمعیت انسانی برخوردارند، بالاترین میزان جنایت و خشونت را نیز دارا می باشند.

بازجویان پلیس از شیوه تجاوز به حریم ها «برای کاستن از مقاومت مجرمین» در حین بازجویی استفاده می کنند. آن ها مجرم را روی یک صندلی ثابت و بدون دسته در یک فضای خالی قرار می دهند و سپس درحالیکه سوال می پرسند، کرارا به حریم خصوصی و حتی خیلی خصوصی او تجاوز می کنند و تا زمانی که به نتیجه برسند در همان جا باقی می مانند. اغلب زمان کوتاهی طول می کشد تا با این حمله های مکرر به حریم ها، مقاومت مجرم درهم بشکند. مدیران نیز همین شیوه را برای استخراج اطلاعات از زیردستانی که شاید از ارائه آن امتناع کنند به کار می برند؛ البته لازم به گفتن نیست که فروشنده ای که بخواهد چنین برخوردی با مشتری داشته باشد مرتکب حماقت شده است.  

آیین تعیین حدود حریم (فضایایی)

زمانی که یک شخص ادعای مالکیت بر یک فضا یا منطقه ای را در میان عده ای غریبه دارد مانند یک صندلی سینما، جایگاهی دور میز کنفرانس یا گیره آویزان کردن حوله در زمین اسکواش، با رفتاری کلیشه ای این کار را انجام می دهد. او معمولا به دنبال وسیع ترین فضای موجود بین دو فضای دیگر می گردد نسبت به منطقه ای در مرکز ادعای مالکیت
می کند. در سینما صندلی را که واقع در نیمه راه آخر ردیف و جایی که نزدیک ترین شخص نشسته انتخاب می کند. در زمین اسکواش، گیره ای را برای حوله انتخاب می کند که در وسیع ترین فضای ممکن، واقع در نیمه راه بین دو حوله دیگر یا بین نزدیک ترین حوله و انتهای قفسه حوله ها باشد. هدف از این آیین، اجتناب از اهانت به دیگران است به این صورت که نه بیش از حد نزدیک و نه خیلی دور از آن ها باشیم.  


                                                 تصویر1) فاصله قابل قبول مکالمه برای غالب شهرنشینان(46 سانتیمتر)                        


در سینما اگر صندلی را برگزینید که فاصله اش تا انتهای ردیف یا نزدیک ترین شخص بیش از نیمی از صندلی ها باشد، اگر بیش از حد دور از او باشد شاید احساس اهانت کند و یا اگر خیلی نزدیک به وی باشید احساس ترس و بیم نماید. بنابراین هدف اصلی در آیین فضایایی، حفظ تعادل است. یک استثنا در این قاعده وجود دارد که مربوط به توالت های عمومی می شود. تحقیقات نشان داده که مردم اغلب در 90% از مواقع، آخرین توالت را انتخاب می کنند و چنانچه اشغال باشد، از اول نیمه راه استفاده می کنند.

تاثیرعوامل فرهنگی بر شعاع حریم ها

زوج جوانی که اخیرا از دانمارک به سیدنی به قصد زندگی کردن مهاجرت کردند، از سوی شعبه محلی باشگاه Jaylees دعوت شدند. پس ازگذشت چند هفته از پذیرفته شدن عضویت آن ها در باشگاه، چند تن از بانوان شکایت کردند که مرد دانمارکی به دوستی با آن ها اظهار علاقه کرده بود و آن ها در حضور او احساس ناراحتی می کردند و از طرف دیگر مردان باشگاه احساس می کردند که زن دانمارکی با ایما و اشاره، رغبت جنسی خود را به آن ها نشان می داد.

این مثال نشان می دهد که در واقع شعاع حریم خصوصی بسیاری از اروپایی ها تنها 20 تا 30 سانتی متر و در بعضی فرهنگ ها حتی کمتر از این است.

زوج دانمارکی هنگامی که در فاصله 25 سانتی متری استرالیایی ها می ایستادند کاملا احساس راحتی می کردند و مطلقا از اینکه به حریم خصوصی آنان که 46 سانتی متر بود تجاوز نموده اند بی خبر بودند. در ضمن دانمارکی ها بیشتر از استرالیایی ها در چشمان دیگران نگاه می کردند و این نیز باعث سوءتفاهم بیشتر می شد.

رفتن به داخل حریم صمیمی جنس مخالف، روشی برای ابراز علاقه به آن شخص است. اگر طرف مقابل با این حرکت مخالف باشد، به عقب حرکت می کند تا فاصله حفظ شود و اگر این حرکت مورد قبول باشد، طرف مقابل در همانجا ثابت می ماند و اجازه می دهد که متجاوز در حریم خصوصی او باقی بماند. چیزی که از نظر دانمارکی ها، یک برخورد اجتماعی معقول بود از نظر استرالیایی ها یک «اشاره جنسی» محسوب می شد. دانمارکی ها عقیده داشتند که استرالیایی ها سرد و غیر صمیمی هستند زیرا مرتب به عقب حرکت می کردند تا فاصله ای را که از نظر آنان، قابل قبول بود حفظ کنند.  

اخیرا در کنفرانسی در آمریکا وقتی شرکت کنندگان آمریکایی ملاقات و صحبت می کردند، در یک فاصله قابل قبول 46 تا 120 سانتیمتری از یکدیگر می ایستادند و ضمن صحبت، همچنان در همان محل باقی می ماندند. اما زمانی که یک شرکت کننده ژاپنی با یک آمریکایی صحبت می کرد، هر دو به آرامی دور سالن چرخ می زدند؛ به این صورت که آمریکایی به سمت عقب و دور از ژاپنی حرکت می کرد و ژاپنی به تدریج به سمت آمریکایی پیش می رفت. در واقع هر دوی آنان درصدد یافتن فاصله ای بودند که از نظر فرهنگی برایشان قابل قبول باشد. فرد ژاپنی که حریم خصوصی او کوچکتر و 25 سانتیمتری است، مکررا به جلو حرکت می کرد تا موقعیت مکانی خود را تنظیم کند اما با این عمل، به حریم صمیمی آمریکایی تجاوز می کرد و او را وادار به عقب رفتن می نمود تا او بتواند مکان مورد نیازش را تامین کند.

مشاهده فیلم ویدئویی از چنین پدیده ای با دور تند، به نظر می رساند که هر دو مرد مشغول رقصیدن در دور اتاق کنفرانس هستند، درحالیکه مرد ژاپنی قدم اول را برمیدارد.

بنابراین واضح است که چرا هنگام مذاکرات کاری، آمریکایی ها یا اروپایی ها، آسیایی ها را «سمج» و «خودمانی» تصور
می کنند و آسیایی ها، به اروپایی ها یا آمریکایی ها با صفات «سرد» ، «نچسب» و «خشک» اشاره می کنند. عدم آگاهی از تفاوت های فاصله در حریم صمیمی فرهنگ های مختلف می تواند به راحتی موجب سوء تفاهم و پدید آمدن دیدگاه های غلط شود.

حریم شخصی در قیاس با حریم روستایی

همانطور که قبلا ذکر شد اندازه حریم شخصی مورد نیاز یک شخص بستگی به تراکم جمعیت منطقه ای که در آن بزرگ شده دارد. افرادی که در مناطق روستایی با جمعیت پراکنده رشد کرده اند در قیاس با کسانی که در شهرهایی با جمعیت متراکم بزرگ شده اند به حریم شخصی بیشتری نیاز دارند. تماشا کردن شخصی که دستش را برای مصافحه دراز می کند، معیاری برای تشخیص این است که آیا او اهل یک شهر بزرگ می باشد یا یک منطقه روستایی و دورافتاده.

«حباب» حریم شخصی اهالی شهر 46 سانتیمتر است و این فقط به اندازه فاصله مچ دست و تنه بدن است هنگامی که دستشان را برای دست دادن دراز می کنند. (تصویر 2)


                                                                                           تصویر2) دست دادن دو مرد شهری

                                                                                

این باعث می شود که تلاقی دو دست در ناحیه خنثی (بی طرف) انجام گیرد. مردمی که در یک شهر روستایی با تراکم جمعیت خیلی کمتری بزرگ شده اند شاید دارای «حباب» حریمی تا 100 سانتیمتر یا بیشتر باشند و این مقدار به اندازه فاصله متوسط مچ دست تا بدن شخص روستایی در هنگام مصاحفه است. (تصویر3)

روستاییان عادت دارند پاهایشان را خیلی محکم و ثابت روی زمین قرار دهند و تا آنجایی که می توانند برای دست دادن به جلو خم شوند درحالیکه یک شهری به جلو قدم می گذارد تا با شما دست بدهد. مردمی که در مناطق کم جمعیت یا دورافتاده بزرگ شده اند، معمولا به یک حریم بزرگ شخصی نیاز دارند که می تواند تا 6 متر باشد. این افراد ترجیحا دست نمی دهند و از فاصله ای دور دست تکان می دهند. (تصویر4 )

این اطلاعات برای فروشنده های شهری که اقدام به فروش لوازم کشاورزی به کشاورزان مناطق روستایی دورافتاده 

می کنند، به ویژه مفید است. با توجه به اینکه یک کشاورز شاید «حریمی» معادل 100 تا 200 سانتیمتر یا بیشتر داشته باشد، دست دادن می تواند تهاجمی به حریم شخصی او تلقی شود که همین امر یک عکس العمل منفی و حالت دفاعی از سوی کشاورز ایجاد می کند.

                                                                                          تصویر 3) دست دادن دو مرد روستایی


قلمرو و مالکیت

ملکی که در مالکیت یک شخص است یا مکانی که به تناوب توسط وی استفاده می شود، حکم یک قلمرو خصوصی را دارد و صاحبش مانند حریم شخصی، برای حمایت از آن مبارزه می کند.

چیزهایی مانند خانه، دفتر کار یا اتومبیل یک شخص حکم یک قلمرو را دارد که هرکدام حد و مرزهای کاملا مشخص به صورت دیوار، نرده، حصار یا در دارند. هر قلمرو شاید دارای چندین زیرقلمرو باشد. به عنوان مثال قلمرو اصلی یک زن در خانه شاید آشپزخانه او باشد و چنانچه در حین استفاده، توسط شخص دیگری تصرف شود با اعتراض او روبه رو
می گردد. یک تاجر قلمرو مورد علاقه خود را پشت میز کنفرانس می داند. افرادی که بیرون غذا می خورند، قلمرو مورد علاقه خود را در ناهارخوری می یابند و پدر، صندلی مورد علاقه اش را در خانه دارد. این قلمروها را معمولا با گذاشتن وسایل شخصی یا با استفاده متناوب از آن، علامتگذاری و مشخص می کنیم. شخصی که مرتب بیرون غذا می خورد، حتی شاید حروف اول اسمش را در جایگاه خود حک کند و تاجر با گذاشتن چیزهایی مانند قوطی سیگار، خودکار، کتاب و لباس در داخل حریم 46 سانتیمتری خود، آن را علامت گذاری کند.

دکتر دزموند موریس اظهار می دارد که مطالعات انجام شده از نیمکت های کتابخانه ها نشان داده که گذاشتن یک کتاب یا اشیاء شخصی روی میز کتابخانه، به طور متوسط آن مکان را برای مدت 77 دقیقه رزرو می کند؛ باقی گذاشتن یک ژاکت روی صندلی تا 2 ساعت آن مکان را رزرو نگه می دارد. در منزل، یکی از اعضای خانواده شاید با گذاشتن یک شیء شخصی مانند پیپ یا مجله بر روی صندلی مورد علاقه اش، آن را علامتگذاری و از این طریق مالکیت خود را بر آن نمایان و مسجل می کند.

                                                                        تصویر4) دو مرد از روستایی دورافتاده و کم جمعیت


اتومبیل ها

روانشناس ها متوجه شده اند افرادی که مشغول رانندگی هستند، اغلب رفتاری کاملا متفاوت از رفتار معمول اجتماعی خود در برابر حریم ها نشان می دهند.

به نظر می رسد که اتومبیل گاهی اوقات اثر بزرگنمایی در اندازه حریم یک فرد داشته باشد. در بعضی موارد حریم آن ها تا 10 برابر اندازه معمولی بزرگ می شود، بنابراین راننده بر ناحیه ای که 9 تا 10 متر جلو و پشت اتومبیلش را دربرمی گیرد، احساس مالکیت می کند. زمانی که راننده دیگری به جلوی او می پیچد، حتی اگر خطری در پیش نباشد راننده شاید یکسری تحولات فیزیولوژیکی را تجربه کند و عصبانی شود و حتی به راننده متخطی حمله کند. این وضعیت را با زمانی که همین مرد در حال وارد شدن به یک آسانسور است و مرد دیگری به جلوی او قدم می گذارد و محدوده شخصی اش را تصرف می نماید مقایسه کنید. معمولا در این موقعیت ها، عکس العمل او حاکی از عذرخواهی است و او اجازه می دهد که مرد دیگر اول وارد شود؛ این رفتار بسیار متفاوت از زمانی است که راننده دیگری در یک جاده باز به جلوی او می پیچد.

برای بعضی از مردم، اتومبیل یک «پیله» محافظ است که می توانند در داخل آن از دنیای بیرون در امان بمانند. درحالیکه به آرامی در کنار خیابان رانندگی می کنند و تقریبا داخل جدول کنار خیابان هستد، می توانند در خیابان به اندازه راننده ای که فضای حریم بزرگ شده دارد، خطرآفرین باشند.

                                                                                       تصویر5) این دو نفر اهل کجا هستند؟

                                                                                

به طور خلاصه پذیرفته شدن یا نشدن شما توسط دیگران بستگی به احترامی دارد که برای حریم شخصی آنان قائل هستید. از آنجایی که چندین عامل بر فاصله ای که یک شخص در برابر دیگری حفظ می کند، تاثیرگذار است بهتراست قبل از قضاوت در مورد اینکه چرا شخصی یک فاصله خاص را حفظ کرده است، همه معیارها را در نظر بگیرید.
در مورد تصویر 5 می توان هریک از نظرهای زیر را فرض نمود:

1) هم زن و هم مرد شهری و مرد درصدد تجاوز به حریم صمیمی زن می باشد.

2) حریم صمیمی مرد کوچکتر از زن است و او بدون غرض به حریم زن تجاوز کرده است.

3) مرد شهری است و طبعا حریم صمیمی کوچکی دارد، در صورتی که زن در یک منطقه روستایی بزرگ شده است.

با چند سوال ساده و مشاهده بیشتر و دقیق تر می توان به پاسخ صحیح پی برد و این کار به ما کمک می کند که در
وضعیت های خجالت آور که شاید بر پایه فرضیات غلط بنا شده، قرار نگیریم.


منبع: کتاب "زبان بدن"
نویسنده: آلن پیز

جهت ارسال پرسش وپاسخ روی کلمه سایت(ادامه کلیک)کنید

  • روانشناسی آنلاین
  • ۰
  • ۰

کیفیت خواب بسیار مهم است، خواب می تواند از بیماری دمانس جلوگیری کند

افرادی که به طور ارثی، نوع خاصی از پروتئین APOE را دارند به احتمال بالایی مبتلا به بیماری آلزایمر – دمانس می شوند. علیرغم این امر ، یک خواب راحت و آرامش بخش می تواند مانع از بیماری شود. این موضوع ، نتیجه ی پژوهش دانشمندان کانادایی می باشد.

افرادی که بطور ارثی دارای  نوع خاصی از پروتئین به نام APOE هستند که در سوخت و ساز چربی دخالت دارد، بطور خیلی جدی در معرض تهدید بیماری آلزایمر–  دمانس قرار دارند. با این وجود یک خواب راحت می تواند از ابتلا به بیماری جلوگیری کرده و یا حداقل شروع آن را به تآخیر بیندازد.

این نتیجه ی تازه ترین  تحقیق اندرو لیم (1) از دانشگاه تورنتو- کانادا است.

افراد شرکت کننده در تحقیق 700 نفر مرد و زن  با معدل سنی 82 سال بوده و همه درخانه های خودشان زندگی می کردند( نه در آسایشگاه) و در زمان شرکت درپژوهش، هیچکدام مبتلا به دمانس نبودند. آزمایشات ژنتیکی نشان دادند که 150 نفر از شرکت کنندگان دارای ژن APOE هستند. همینطورژن الل اپسیلون 4 . طبق گزارش محققان در  JAMA Neurologyشماره ی 70 صفحه ی 1544 می بایست ظرف مدت شش سال تقریبا 100 نفر ازاین شرکت کنندگان به بیماری آلزایمر – دمانس مبتلا می شدند که از میان آنها 31 نفر دارای نوع نامناسب یا پرخطرژن  APOE بودند. تحقیقات تا کنون نشان داده اند که بطور آشکاری افراد مبتلا به آلزایمر قبل از ابتلا ، اکثرا شبها خیلی بد خوابیده و خواب راحتی نداشته اند.

تفاوت معنی­دار

این موضوع مربوط می شود به شرکت کنندگانی که دارای ژن پرخطر APOE  بودند: هرچقدر که، تعداد بیدارشدن های شبانه ی این افراد زیاد بودو به تبع آن خواب آرامش بخش و عمیقی نداشتند ، به همان اندازه هم ابتلا آنان به دمانس بیشتر بود. برعکس، شرکت کنندگانی که طول شب را راحت خوابیده و کمتر بیدار شده بودند مبتلا به دمانس نشدند و این تفاوت، بسیار بزرگ و معنی دار بود: بسته به اینکه شرکت کنندگان در تحقیق با ژن پرخطر در طول شب زیاد بیدار می شدند یا Andrew Lim(1) به ندرت، ،ریسک ابتلا به آلزایمر ، دو تا چهار برابر بیشتر از مردان و زنانی بود که ژن بدون خطر را داشتند. یعنی چنانچه افرادی با ژن پرخطر، شبها کمتر بیدار شوند و خواب راحتی داشته باشند و افرادی با ژن بی خطر، شبها مرتب بیدار شوند و خواب آرامش بخشی نداشته باشند احتمال ابتلا این افراد به آلزایمر – دمانس دو تا چهار برابر بیشتر ( از مردان و زنانی با ژن پرخطر و خواب آرامش بخش) است. همچنین افرادی که هیچیک از انواع ژن (چه پرخطر و چه بی خطر) دمانس را نداشته و الل اپسیلون 4 را داشتند، به هر نسبتی که شبها کمتر بیدار می شدند وخواب راحت داشتند، به همان نسبت هم   از نظر روانی،دارای  روحیه ای سالم تر و قوی تربودند.

با مطالعات کالبدشکافی که روی 200 نفر از درگذشتگان انجام شد، این تیم تحقیق به این نتیجه رسیدند که خواب بد موجب افزایش رسوبات آمیلوئید بتا و چیزهای دیگر در مغزمی شود که این رسوبات  با تولید پروتئین  مسبب بیماری آلزایمر، مرتبط است.

می توانید جهت شرکت در کلاسها روی کلمه کلیک کنید

منبع:انجمن روانشناسی ایران

  • روانشناسی آنلاین