والدینی که خودشان عقده‌ی #حقارت دارند، در تلاش‌اند تا خود را بالاتر نشان دهند و ابزارشان نیز کوچک قلمداد کردن فرزندانشان است!
⭕️تحقیر کردن، فحش دادن، مقایسه کردن و کسی را به رخ کشیدن، تمسخر، مقابل دیگران از بدی‌های نوجوان حرف زدن و .. همگی حس حقارت را به فرزند پروری شما #القا می‌کنند.
⚠️فراموش نکنید فرزندان شما والدین نسل #آینده هستند. پس در تربیت فرزند صحیح باشید
#همسرانه
تمام انرژی روزانه خود را صرف #کار و فعالیت نکنید
برای #لذت بردن خودتان رابطه جنسی و همسرتان نیز وقت بگذارید
👈اصلا زندگی زناشویی یعنی همین
لذت با هم بودن....
سوال مهم زمان خواستگاری که حتما باید بپرسید
1-نظر تو در مورد زندگی مشترک یا مستقل از خانواده‌ها چیست؟ آیا تصمیم داری بعد از ازدواج مستقل از خانواده باشی؟
2-خانواده تو در مورد استقلال ما چه نظری دارند و آیا این اجازه را به تو می‌دهند؟ آیا خود تو توانایی عاطفی و روانی مستقل شدن از والدین را داری؟ آیا بیش از حد به آنها وابسته نیستی؟
3-آیا ممکن است به خاطر رها شدن از شرایط خانوادگی فشارآوریا نیاز جنسی ازدواج کنی؟
4-آیا ممکن است به خاطر نگرانی از بالا رفتن سن ازدواج کنی؟ یا به خاطر گریز از تنهایی ازدواج کنی؟
5-آیا انگیزه‌ات از ازدواج، نیاز خودت است یا به دلیل وسوسه‌ها یا فشارهای دیگران می‌خواهی ازدواج کنی؟
6-هدف‌هایت در زندگی تا به حال چه بوده‌اند و بعد از این چه خواهند بود؟ هدف‌هایت را اولویت‌بندی کن و بگو؟
7-به نظرت همسر ایده‌آل چه جور آدمی است؟ آیا همیشه همین‌طور فکر می‌کردی؟ خانواده‌ات در این مورد چه فکری می‌کنند؟ آیا تفاوتی در نظرات تو خانواده‌ات در مورد همسر ایده‌آل وجود دارد؟
8-تا حالا سابقه بیماری خاصی داشته‌ای؟ اگر مورد خاصی وجود داشته بگو؟
9-قبل از من هم به خواستگاری شخص دیگری رفته‌ای؟ (یا قبل از من هم خواستگاری داشته‌ای؟) دلیل رد آنها چه بوده است؟
10-چه آرزوهایی داری؟ از چه چیز‌هایی خوشت می‌آید؟ چه چیز‌هایی را دوست داری که داشته باشی؟ آرزو داری چه چیز‌هایی در زندگی‌ات اتفاق نیافتد؟
11-چه چیز‌هایی برای تو مهم هستند، در حدی که به آنها می‌گویی ارزش؟ اولویت ارزش‌های تو چیست؟
12-به چه چیز‌هایی علاقه داری؟ (ورزش، موسیقی، مسافرت، تحصیل، شغل، مطالعه، فرزند‌پروری و...)
13-نظرت در مورد زمان بچه‌دار شدن چیست؟ نظر خاصی داری؟ چرا؟
14-چقدر مذهبی هستی؟ خانواده‌ات چه طور؟
15-الان درآمد ماهیانه‌ات چه‌قدر است؟ آیا از عهده تامین زندگی برمی‌آیی؟ آیا شغل ثابتی داری؟
16-در مورد کار کردن زن، بیرون از خانه چه نظری داری؟
17-چند تا دوست صمیمی داری؟ کلا آدم معاشرتی هستی یا نه؟
18-می‌خواهی چه قدر با خانواده‌ات ارتباط داشته باشی؟ اگر لازم باشد بین خانواده و همسر یکی را انتخاب کنی چه کار می‌کنی؟
19-آیا در مورد خانه، ماشین، شهر محل سکونت و... نظر خاصی داری؟
20-نظرت در مورد تقسیم کار منزل چیست؟ نظرت در مورد کمک به همسر در امور منزل چیست؟ نظرت در مورد دخالت در شغل و کار مرد، خارج از خانه چیست؟
21-اگر یک وقتی در مورد تفریح آخر هفته اختلاف پیدا کنیم چه طور به تفاهم می‌رسیم؟
22-تا چه حد در تصمیم‌گیری‌هایت مستقل عمل می‌کنی؟ تا چه حد با دیگران مشورت می‌کنی؟ تا چه حد از همسرت کمک خواهی گرفت؟
23-به نظر تو، چه اشکالاتی هست که از همین الان نباید در طرف مقابلت وجود داشته باشد؟
24-اگر اشکالی در طرف مقابل دیدی چه طور مطرح می‌کنی؟
25-راه‌های نشان دادن علاقه و محبت کدام‌ها هستند؟ فکر می‌کنید تا چه حد باید احساسات و محبت را نسبت به همسرت بیان کنی؟
26-نظرت در مورد جایگاه مرد و زن در زندگی چیست؟
27-اگر به ناچار شوهر یا زن به خاطر شغلش به جای دیگری منتقل شد، تو چه خواهی کرد؟
28-وقتی از کسی ناراحت می‌شوی، معمولا چه راهی را پیش می‌گیری؟
29-نظرت در مورد جذابیت ظاهری طرف مقابل چیست؟ در مورد جذابیت باطنی‌اش چه؟
30-نظرت در مورد مراسم و تشریفات ازدواج چیست؟ چه‌قدر خرج کنیم؟ در این مورد چه‌قدر با خانواده توافق داری؟
31-خصوصیات فردی مانند چاقی و لاغری، زیبایی، قد و وزن چه‌قدر برایت مهم است؟ آیا طرف مقابل خود را از این لحاظ می‌پسندی؟
32-معمولا چند درصد تصمیم‌هایتان منجر به عمل می‌شود؟ چند درصد تصمیم‌هایتان را خودتان اتخاذ می‌کنید؟
33-به طور کلی در مورد جایگاه مسائل جنسی در زندگی زناشویی چه نظری داری؟
34-محل کار و زندگی‌ات کجاست، در کجا تحصیل کرده‌ای؟ آیا امکان تحقیق در محل کار، تحصیل و زندگی‌ات وجود دارد؟
35-گذشته طرف مقابل چه‌قدر برایت اهمیت دارد، چه اطلاعاتی در مورد گذشته فرد می‌خواهی داشته باشی؟
36- آیا تردیدی هم درخصوص ازدواج داری؟ چه تردیدی داری؟ آیا حاضری درخصوص تردیدت با طرف مقابل صحبت کنی؟
37-اگر تضاد و مشکلی بین تو و همسرت پیش بیاید آن را چگونه برطرف می‌کنی؟
38-چه نقاط قوت و چه نقاط ضعفی در طرف مقابل می‌بینی؟ آیا حاضری آنها را مطرح کنی؟
39-آیا همدیگر را دوست دارید؟ میزان دوست داشتن هرکدامتان نسبت به طرف مقابل چقدر است؟
40-به نظرت نشانه‌های علاقه همسرت به تو چیست و یا چه باید باشد
علاقه وسواسی یا شهوت ؟
بعضی ها تصور می کنند اگر فردی مدام در ذهنشان صدای ارضا شدن زن است پس حتماً عاشقش هستند.
اگر تصور می‌کنید خودتان را گم کرده‌اید، اگر همیشه سعی دارید طرفتان را خشنود کنید درحالیکه او مثل شما رفتار نمی‌کند. و اگر می‌بینید که همه تصمیمات زندگی‌تان را براساس احساسات و نیازهای آن فرد می‌گیرید، احتمالاً گرفتار علاقه وسواسی شده‌اید.
علاقه وسواسی شبیه به شهوت است.
اینکه شهوت وقتی افراد کم کم با هم آشنا می‌شوند، علاقه محو شده و از بین می‌رود اما علاقه وسواسی همچنان می‌ماند.
هرچه زمان و تلاش بیشتری را صرف یک علاقه وسواسی ناسالم کنید، این علاقه بیشتر و بیشتر خواهد شد. افرادیکه گرفتار این حس می‌شوند معمولاً تا جایی پیش می‌روند که کم کم خودشان را فراموش می‌کنند. از دست دادن هویت فردی چرخه شومی از رفتار ایجاد می‌کند که باعث می‌شود فرد بیشتر و بیشتر به طرف مقابل خود وابسته شده و خود را نابود کند.
حتی عشق یکطرفه هم می‌تواند به علاقه وسواسی تخریب کننده تبدیل شود.
وقتی فردی باور دارد در رابطه جنسی است که اصلاً وجود ندارد، یا فردی انرژی بیشتری را نسبت به دیگری در رابطه صرف می‌کند، پایه و اساس علاقه وسواسی شکل می‌گیرد.
تملک طلبی در ازدواج
حس تملک طلبی در روابط عاطفی و در ازدواج حس بسیار آشنایی است، به ویژه در مردان.
از منظر روان تحلیلی، تملک طلبی یک سال پس از تولد بوجود می‌آید و ریشه در آرزوی نوزاد برای بلعیدن مادر هنگامی که در حال خوردن شیر اوست، دارد.
سپس در بزرگسالی فرد همین حس را نسبت به شریک عاطفی و همسر خود پیدا می‌کند.
حس تملک طلبی، حسادت را با خود به دنبال دارد.
حسادت به میزان کم و بهنجار به رشد رابطه کمک می‌کند زیرا طرفین در می‌یابند که برای نگه داشتن یکدیگر باید بها بپردازند
و تداوم رابطه نیازمند صرف انرژی و توجه و مراقبت است. اما اگر این حس از حد بهینه خود تجاوز کرده
و حالت غیرعادی پیدا کند،
رابطه را به سمت ناهنجاری و شکست سوق خواهد داد.
مرد و زنی که از سلامت عاطفی و بلوغ روانی
برخوردارند در روابط خود آنقدر احساس امنیت می کنند که لزوما نخواهند دیگری را منبع امنیت روانی خود کنند.
فرد ایمن و پخته هرگز به دیگری آویزان نشده و از "من" او برای ارضاء نیازهای خود،تغذیه نمی‌کند.
او هیچگاه همسرش را بطور مطلق ایده‌آلایز و آرمانی نکرده و نقصها و عیوب وی را می‌بینند و می‌پذیرند.
زوجین تمایز یافته به مرزهای روانی یکدیگر احترام گذاشته و آن قدر احساس توانمندی و خودکفایی می‌کنند که می‌دانند همسرشان همیشه و در همه حال قادر به برآورده کردن همه نیازهای آنها نیست.
معیارهای سرسختانه و انتخاب همسر
گر دائم به دنبال معیارهای سرسختانه خود باشید، بی شک روابط صمیمی شما آسیب خواهد دید. شاید معیارهای سخت گیرانه دامن شما را در انتخاب همسر نیز گرفته باشد. ممکن است به دنبال همسری بسیار زیبا و با استعداد باشید، اما دو احتمال وجود دارد: اول اینکه ممکن است چنین فردی را پیدا نکنید و دوم اینکه احتمال دارد زمانی که هم با چنین فردی زندگی می کنید باز هم از رابطه ناراضی باشید. در روابط خود بسیار سخت گیر و پر توقع هستید. از دیگران (مثل همسر یا فرزند) انتظار دارید مطابق خواسته ها و معیارهای شما عمل کنند. ممکن است متوجه نشوید که اگر آنها در راه رسیدن به معیارهای شما کوتاهی کنند، آنها را تحقیر می کنید و گره بر ابرو می اندازید. از آنجایی که فکر نمی کنید معیارهای شما بلندپروازانه هستند، بنابراین وقتی دیگران به وظایف معمولی خود عمل نمی کنند، سخت عصبانی و دلخور می شوید.
شاید معیار شما برای انتخاب همسر این است که کاملا شبیه به خودتان باشد یا بر خلاف شما آدم راحت و آرامی باشد. احتمال دارد به دنبال کسی بگردید که بخواهید فشارهای زندگی تان را کم کند. در هر صورت مواظب باشید که احتمالا تله های زندگی، معیارهای انتخاب همسر را به شما تحمیل می کنند. انتخاب همسر نیز یکی از سازو کارهای تداوم طرح واره های ناسازگار اولیه است.
چگونه همسرتان را نقد کنید که موجب آزارش نشوید؟
بسیاری اوقات در رابطه زناشویی و حتی در رابطه با دیگران نقد هایی داریم که هنگام مطرح کردنشان با طرح مقابل، موجب دل آزردگی او می شویم. نکاتی هستند که رعایت کردنشان، آسیب نقد کردن را کاهش می دهد. اکنون به برخی از آن ها اشاره می کنیم:
- به دلیل این که به هنگام نقد کردن، عزت نفس فرد مورد نظر مورد مخاطره قرار می گیرد، افراد معمولا در برابر نقد مقاوم هستند و (به جز افرادی که عزت نفس بالایی دارند ...) بنابراین سعی کنید تا حد ممکن از روش های جایگزین استفاده کنید. مثلا به جای این که همسرتان را به دلیل رعایت نکردن نظم انتقاد کنید، هنگامی که نظم را رعایت می کند خیلی او را تقدیر کرده و از او تعریف کنید. این کار به مرور زمان، باعث می شود عدم رعایت نظم او کم رنگ شده و رعایت کردن نظمش بیشتر شود.حتی در رابطه جنسی تان
- قبل از نقد طرف مقابل، نیت تان را با خودتان مرور کنید! آیا واقعا قصد کمک به او و اصلاحش را دارید یا صرفا می خواهید دلتان خنک شود یا او را ضایع کنید؟با خودتان رو راست باشید. چون نیت شما در صحبتتان حتما اثر گذار خواهد بود.
- قبل از نقد نقاط منفی او، حتما به نقاط مثبتش فکر کنید و آن ها را به زبان آورده و به خاطر آن نقاط مثبت، تقدیرش کنید (نقاط مثبتی که ذکر می کنید و تقدیرتان واقعی باشد، چاخان نباشد!)
- مراقب باشید رفتارش را نقد کنید و نه شخصیتش را. مثلا نگویید "شلخته ای" بلکه رفتارش را مثلا این که هنگام خانه امدن لباس هایش را روی تخت می اندازد یا جوراب و کیفش را کنار اتاق می انداز نقد کنید.
- حتی الامکان نقدتان را کوتاه و خلاصه و در حد ضرورت بگویید. یعنی نقدتان را شاخ و برگ های اضافی ندهید و آن را طولانی نکنید.
- جملاتتان را با ضمیر "من" آغاز کنید و نه ضمیر "تو". مثلا به جای این که بگویید "تو به ظاهرت نمی رسی و به آراستگیت اهمیت نمی دهی." بگویید: " من دوست دارم بیشتر به خودت برسی."
- رفتار منفی طرف مقابل را تعمیم افراطی ندهید. مثلا نگویید : تو هیچ وقت حوصله ی حرف زدن نداری. آیا واقعا هیچ زمانی نبوده که او با شما با حوصله حرف زده باشد؟
- مبهم صحبت نکنید و حرفتان را واضح و حتی با مثال بیان کنید. مثلا نگویید :همسرم من از رفتارهایی که با من داری راضی نیستم.
اختلاف سنی زیاد بین زوجین
اختلاف سنی زیاد بین زن و مرد در دو حالت می تواند مشکل ساز باشد:
- حالت اول زمانی است که شما خیلی بزرگتر از همسرتان باشید. در چنین حالتی ممکن است به دلیل اینکه خود را با تجربه تر و پخته تر از همسرتان می دانید ، نقش والدینی را برای او بازی کنید و این مساله می تواند خشم همسرتان را به همراه داشته باشد. ضمن اینکه احتمالا جاذبه جنسی بین تان را نیز به شدت متاثر می کند. علاوه بر این چون شما او را ناپخته و "بچه" می دانید ممکن است شروع به کنترل او کرده و به ظاهر و پوشش و نوع رفتارهای او گیر دهید.
- حالت دوم زمانی است که شما خیلی از همسر خود جوانتر باشید. در این حالت ممکن است نسبت به او فرافکنی پدرانه یا مادرانه داشته باشید و این مساله می تواند اولا رابطه زناشویی و رابطه جنسی تان را بهم بریزد. ثانیا از اینکه او بیشتر از شما می داند ممکن است احساس حقارت کرده و نسبت به رابطه زناشویی دلزدگی پیدا کنید.
در حق همسرتان مادری نکنید
- عشق را نکشید
سریع ترین راه ممکن برای کشتن عشق، شور و حال و حرارت یک رابطه، مادری کردن در حق نامزد یا همسرتان است. هرچه با یک مرد بیشتر مانند مادرش رفتار کنید، او نیز به شما بیشتر فرزندگونه پاسخ خواهد داد اما موضوع این است که هیچ مردی مایل نیست همسرش تبدیل به مادر دومش شود.
- روزی که او شورش کند
در ابتدا مادری کردن برای نامزد یا همسرتان می‌تواند جوانب مثبتی داشته باشد اما در درازمدت اثرات بسیار مخربی را بر رابطه شما خواهد گذاشت؛ مثلا همسرتان از شما منزجر شده و علیه‌تان طغیان خواهد کرد. ممکن است از رفتارتان شکایتی نداشته باشد، حتی ممکن است اصرار کند به این کارتان ادامه دهید اما یک چیز حتمی است، او یک روز علیه‌تان شورش خواهد کرد، همانگونه که تمامی پسر بچه‌ها دوست دارند روزی از مادرشان جدا شوند و خانه را ترک کنند.
این گونه مردتان دیگر نمی‌تواند دوستتان بدارد.
اگر با نامزد یا همسرتان مدام طوری رفتار می‌کنید که گویی بی‌لیاقت است، متعاقب چنین رفتاری او نیز احساس ناتوانی و بی‌لیاقتی خواهد کرد و درنتیجه اعتماد به نفسش پایین آمده و رفتارش نیز بچگانه‌تر می‌شود. هنگامی که یک مرد احساس خوبی نسبت به خودش ندارد، شما را نیز کمتر دوست خواهد داشت، زیرا احساس عزت نفس یک مرد بستگی به احساس توانمندی او دارد. هنگامی که مردی احساس می‌کند کار‌ها را به درستی انجام نمی‌دهد، به سختی می‌تواند با شما یا خودش مهربان باشد. رفتار کردن با مرد‌ها مانند پسر بچه‌ها و به رخ کشیدن ضعف‌ها و ناتوانایی‌های آنها روی قابلیت عشق ورزیشان تأثیر منفی می‌گذارد.
را فرزند کم؟
به کبوتری گفتند: «چرا تو تنها دو جوجه به دنیا می‌آوری و مانند مرغ خانگی نمی‌توانی فرزند بسیار داشته باشی؟»
کبوتر گفت: «بچهٔ کبوتر به وسیلهٔ پدر و مادرش غذا داده می‌شود و تنها همین اندازه در توان چینه دان کبوتر است.
درحالی که جوجهٔ مرغ از هر آشغالدانی که سر راه خود ببیند غذا می‌خورد. از یک چینه دان بیش از دو بچه را نمی‌توان غذا داد اما از یک آشغالدانی می‌توان هزار جوجه را سیر کرد.»
در_محضر_وجدان
انتخاب با شماست...
به اندازهٔ چینه دان خود، ریسک کنید...
شکم فرزندانمان را با آشغالدانی پر نکنیم... این زباله‌ها می‌تواند مصداق خیلی چیزها در دنیای امروزه باشد...
ربا، دزدی، کلاهبرداری و...
تربیت فرزندان ما در آینده آیینهٔ رفتار ما خواهند بود، چرا نگران آینده‌ای هستیم که خود نقش عظیمی در سیاه بودنش داریم؟
کافیست بخواهید و از خودتان شروع کنید...
دست به کار شویم تا انسانیت نمیرد...
به کبوتری گفتند: «چرا تو تنها دو جوجه به دنیا می‌آوری و مانند مرغ خانگی نمی‌توانی فرزند بسیار داشته باشی؟»
کبوتر گفت: «بچهٔ کبوتر به وسیلهٔ پدر و مادرش غذا داده می‌شود و تنها همین اندازه در توان چینه دان کبوتر است.
درحالی که جوجهٔ مرغ از هر آشغالدانی که سر راه خود ببیند غذا می‌خورد. از یک چینه دان بیش از دو بچه را نمی‌توان غذا داد اما از یک آشغالدانی می‌توان هزار جوجه را سیر کرد.»
در_محضر_وجدان
انتخاب با شماست...
به اندازهٔ چینه دان خود، ریسک کنید...
شکم فرزندانمان را با آشغالدانی پر نکنیم... این زباله‌ها می‌تواند مصداق خیلی چیزها در دنیای امروزه باشد...
ربا، دزدی، کلاهبرداری و...
فرزندان ما در آینده آیینهٔ رفتار ما خواهند بود، چرا نگران آینده‌ای هستیم که خود نقش عظیمی در سیاه بودنش داریم؟
کافیست بخواهید و از خودتان شروع کنید...
دست به کار شویم تا انسانیت نمیرد...